مردان در صحنه نبرد جنگیدند به شهادت رسیدند و زنان پیام ایشان را شهر به شهر ابلاغ کردند و به اسیری رفتند.نمیتوان بدون تعمق این جمله را بر زبان جاری ساخت بی آنکه مفهوم عمیقاش را دریافت. وقتی مطرح میشود که «کربلا میمرد اگر زینب نبود» در این کلام رازی نهفته است که نیاز به شناخت مکتب عظیم عاشورا دارد.
یکی از جریانهای مؤثر در پیشرفت نهضت عاشورا حضور قوی و مؤثر زنان بود که به گونهای قلم بطلان بر کجاندیشیهای جامعه آن روزگار درباره زنانکشیده شد. در کربلا هر آنچه که مورد تقاضای یک زن است دیده میشود.
1-حق انتخاب 2- آزادی بیان و عقیده 3- آزادی عمل 4- حضور (آنچنان که خود میخواهند)
در کربلا زن و مقامش رنگ و بویی از ضعف و پژمردگی ندارد. زن ناآگاه در صحنه کربلا حضور ندارد، میداند کجاست و چه میخواهد و به کجا میرود، هر زنی که در آن صحنه حاضر است در معنی حقیقی کلام زن است مصمم و آگاه و صاحب آگاهی متفاوتی نسبت به سایر زنان جامانده از مکتب عاشورا است.
زن صرفاً موجودی نیست که به واسطه ضعف متکی بر مرد باشد بلکه با تفکرات خویش میتواند در مقام یک شریک زندگی، همسرش را از تردیدهای زندگی برهاند.
همسر زهیر بن قین نمونهای عالی است از یک زن که با کلام بهموقع خویش همسرش را به جانب امام حسین(ع)رهسپار نمود. آنگاه که زهیر مردد بود که در جواب فرستاده امام که او را به حضور میطلبید چه بگوید. همسرش دختر عمرو با ناراحتی به او گفت «سبحان الله! پسر پیغمبر تو را به حضور میطلبد و تو نمیروی؟«!...
همسر زهیر با درایت خویش و با اصرار در مجاب نمودن شوی خویش او را به حضور امام روانه ساخت.
در کربلا تابلوی دیگری نیز وجود دارد و آن تأثیر تربیت زنان بر مردان است که در روز عاشورا تربیت شدگان در دامان مادرانی آگاه، پاسدار آنچه که آموخته بودند شدند و این امر بیانگر جامعهساز بودن زنان است.
مادر وهب بن جناح دانشآموخته مکتب اسلام فرزندش را در چنین مکتبی پرورش داد. روز عاشورا وهب به میدان رزم رفت و پس از نبردی مردانه به سوی مادر آمد و از او پرسید «آیا از من راضی نشدی؟«
و مادر وهب در پاسخ گفت: از تو راضی و خشنود نمیشوم مگر آنکه در یاری حسین(ع) کشته شوی.
حمیدبن مسلم از راویان کربلا میگوید:
"در غارت خیمهها میدیدم زنان و دختران حسین در ندادن روپوشهای خود سخت پافشاری میکردند و نمیگذاشتند بهسادگی چادر و معجرشان را از سربربایند...» چنان این امر بر ایشان مهم است که در اولین فرصت از عمروبنسعد هیچ خواسته دیگری ندارند جز بازگرداندن چادر و روپوشهای به غارترفتهشان.
حفظ حجاب به عنوان یک ارزش اسلامی،زنان عاشورا را مأمور کرد تا رسالت خویش را در دفاع از حریم خویش به پایان برند.
(منابع:کتاب منتهي الامال- لهوف -کتاب امام حسين(ع) و ايران)
به نام خدائی که حضرت زهرا (س) را آفرید تا
مقام والای زن را به جهانیان نشان دهد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
حجاب سنگریست آغشته به خون من که اگر آن را حفظ نکنید به خون من خیانت کرده اید.
شهید احمد پناهی درچه
به خدا قسم اگر می دانستم با هربار که خونم ریخته می شود ، بی حجابی آغوش حجاب را دربر می گیرد ، حاضر بودم هزاران هزار بار کشته شوم.
شهید یعقوب ابراهیم نژاد
ای خواهران ، جهاد شما حجاب شماست و اثری که حجاب شما می تواند بر روی مردم بگذارد ، خون ما نمی تواند بگذارد .
شهید محمد رضا شیخی
به نقل شیخ مفید: پس از کشته شدن امام حسین علیهالسلام وقتی گذر عمر سعد نزد زنان و دختران امام شهدا افتاد، زنان بر سر او فریاد زدند و گریستند و از او خواستند که آنچه را از آنان غارت شده به آنان باز گردانند، تا به وسیله آنان خود را بپوشانند.
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 26 صفحه بعد